5 فایده حرف زدن با خود!
به گزارش مجله پیکورو، اینطور که به نظر می رسد خودگویی مزایای زیادی دارد، از تقویت عملکرد شناختی گرفته تا بهبود کنترل احساسی؛ اما درست مانند هر مهارتی، برای بهره مندی از مزایای خودگویی باید بر هنر صحبت کردن با خودتان تسلط یابید.
خبرنگاران | خودگویی یا صحبت کردن با خود یک گرایش سالم و شایع میان بچه ها و بزرگسالان است. بر اساس تحقیقات، این گرایش مزایای زیادی دارد، از بهبود عملکرد فکری گرفته تا کنترل احساسی بیشتر. خودگویی زمانی در سودمندترین حالت است که فکر و عمل را با هم ترکیب کند یا یک چارچوب آموزشی را تقویت کند.
به گزارش خبرنگاران ، در بیشتر فرهنگ ها صحبت کردن با خود یک عادت غیرعادی است. فیلم ها کاراکتر های دیوانه را با خودگویی آن ها به تصویر می کشند. مردم با نزدیک شدن به عابری که در حال خودگویی است راهشان را کج می نمایند تا از کنارش عبور ننمایند و بیشتر ما اگر یکی از دوستان مان را در حال خودگویی بینیم، با مسخره کردن او را دستپاچه می کنیم. درست است که نشانه بعضی اختلالات فکری از قبیل اسکیزوفرنی خودگویی است، اما این عادت میان افراد سالم جامعه هم رایج است.
پالوما ماری-بِفا سخنگوی ارشد روان شناسیِ دانشگاه بَنگور می گوید: صحبت کردن با صدای بلند می تواند بسطِ صحبت های صامتِ درونی فرد باشد که مسبب آن یک فرمان حرکتی خاص است که به طور غیرارادی تحریک شده است. ژان پیاژه روان شناسِ سوئیسی دریافت بچه ها نوپا به محض شروع زبان آموزی، حرکات شان را کنترل می نمایند. کودک نوپا زمانی که به یک سطح داغ نزدیک می گردد معمولاً واژه داغ را با صدای بلند به زبان آورده و از آن سطح دور می گردد. این نوع رفتار تا بزرگسالی ادامه پیدا می نماید. خودگویی اگر در زمینه مناسب به کار گرفته گردد حتی می تواند زمینه تقویت قوای فکری را فراهم کند.
1. افزایش عملکرد شناختی
بر اساس تحقیقات، خودگویی ممکن است به بهتر کردن عملکرد مغز یاری کند. در مطالعه ای که در مجله Acta Psychologica منتشر شد، از شرکت نمایندگان خواسته شد دستورالعمل هایی را بخوانند و سپس کارِ مربوطه را انجام دهند. بعضی شرکت نمایندگان باید دستورالعمل ها را در سکوت و بعضی دیگر با صدای بلند می خواندند. سپس محققان تمرکز و عملکرد اجرایی آن ها را مقایسه کردند و نتیجه گرفتند خواندن با صدای بلند به حفظ تمرکز یاری نموده و عملکرد را تقویت می نماید.
ماری-بِفا یکی از نویسندگان این تحقیق اشاره می نماید: صحبت کردن با صدای بلند، زمانی که فکر سرگردان نباشد، در واقع می تواند نشانه ای از عملکرد شناختی بالا باشد. این عادت نه تنها نشانه بیماری روانی نیست، بلکه شما را از نظر عقلانی کارامد می نماید. کلیشه دانشمند دیوانه ای که با خودش حرف می زند و غرق دنیای خودش است، بازتاب واقعیت نابغه ای است که از هر آنچه که در اختیار دارد برای افزایش قدرت فکرش استفاده می نماید.
تحقیقات بیشتر در این زمینه، نتایج این تحقیق را تایید می نماید. در مطالعه ای دیگر، شرکت نمایندگان همزمان با خودگویی، کارِ یافتنِ اقلام را سریع تر تمام کردند و این نشان دهنده پیشرفت در پردازش بصری است. آنالیز های دیگر نیز نشان داد بچه ها برای تسلط یافتن بر کار های پیچیده از قبیل بستن بند های کفش از خودگویی استفاده می نمایند.
2. خودتشویقی برای بُرد
تشویق محرکِ موفقیت است. موفقیت حاصل اعتماد به نفس و عزت نفس است و حتی اگر منبع تشویق خودتان باشید نتیجه بخش خواهد بود. در مطالعه ای که در مجله Psychology of Sport and Exercise منتشر شد، 72 بازیکن تنیس در 5 دور بازی شرکت کردند: یک ارزیابی پایه، سه جلسه تمرین و یک دور نهایی. محققان بازیکنان را به دو گروه تقسیم کردند. اگرچه هر دو گروه برنامه تمرینی یکسانی را دنبال کردند، تنها از گروه آزمایشی خواسته شد خودگویی را تمرین نمایند.
با ارزیابی نهایی، گروه آزمایشی افزایش اعتماد به نفس و کاهش اضطراب داشت و بازی را بهتر بازی کرد. این مزایا فقط مختص بازیکنان تنیس نیست. در یک متاآنالیز، اعتبارِ استراتژیِ خودگویی برای تقویت شاهکار های ورزشی آنالیز شد. مجموعِ 32 مطالعه ورزشی و 62 مقدار اثر نشان دهنده مقدار اثر مثبت، هرچند میانهِ خودگویی بود. این اثر تنها زمانی درست است که خودتشویقیِ فرد دلگرم نماینده باقی بماند. همانطور که دکتر جولیا هارپِر کاردرمانگر می گوید:
اگر خودگوییِ ما با خودمان منفی باشد، احتمال راهنمایی خودمان به سمت نتیجه منفی بیشتر می گردد. با این حال، وقتی خودگویی خنثی باشد مثل من باید چکار کنم؟ یا مثبت مثل من از پس این کار برمی آیم، اثرگذاریِ نتیجه بیشتر خواهد شد.
در نهایت، مطالعه دیگری نشان داد شرکت نمایندگانِ دارای عزت نفس پایین با تجربه خودگویی احساس بدتری پیدا می نمایند، حتی وقتی خودگویی شان مثبت باشد.
3. ساکت کردن خودتان
نخست خودتان را از موقعیت بد دور کنید، سپس خودتان را وادار به سکوت کنید. این استراتژیِ همیشگی بسیاری از افراد برای مقابله با احساسات منفی است و شواهد نشان می دهد این استراتژی نتیجه تقریباً معجزه آسایی دارد.
بر اساس مطالعه منتشر شده در مجله Scientific Reports، خودگوییِ سوم شخص موثرترین روش آرام شدن است. محققان برای آزمودن فرضیه شان، دو آزمایش انجام دادند. در نخستین آزمایش، شرکت نمایندگان به یک دستگاه نوار مغز وصل شدند و سپس تصاویر مختلفی از خنثی تا ناراحت نماینده به آن ها نشان داده شد. آن ها از یک گروه خواستند با اول شخص و از گروه دیگر خواستند با سوم شخص به تصاویر واکنش نشان دهند. نتیجه بدست آمده این بود که فعالیت عاطفی مغزِ گروهِ سوم شخص بسیار سریع تر کاهش یافت.
آزمایش دوم از شرکت نمایندگان خواست در حالی که به یک دستگاه ام آرای کاربردی متصل هستند به تجربیات دردناک فکر نمایند. کسانی که این کار را با سوم شخص انجام دادند فعالیت مغزی کمتری در نواحی مرتبط با تجربیات دردناک داشتند درنتیجه کنترل احساسی شان بهتر بود.
جِیسون موزِر نویسنده اصلی و استاد روان شناسی دانشگاه ایالتی میشیگان می گوید: ما در اصل فکر می کنیم اشاره به خود به صورت سوم شخص سبب می گردد فرد به خودش شبیهِ طرز تفکرش درباره دیگران فکر کند و شواهد این یافته را می توان در مغز مشاهده کرد. این روش به افراد یاری می نماید از تجربیات شان اندکی فاصله روانی بگیرند که معمولاً برای کنترل احساسات مفید است.
4. تمرین خویشتن داری
خودگویی چیزی بیش از درپوش گذاشتن روی احساسات منفی است و در وهله نخست می تواند جلوی باز شدن این درپوش را بگیرد. تحقیقات دانشگاه تورنتو اسکاربرو نشان می دهد خودگویی نوعی خویشتن داریِ احساسی است. محققان از شرکت نمایندگان خواستند یک آزمون ساده را با کامپیوتر انجام دهند. اگر صفحه نمایش یک نماد خاص را نشان می داد، باید یک دکمه را فشار می دادند. اگر هر نماد دیگری نشان داده می شد، دکمه نباید فشار داده میشد. با این حال، به یک گروه گفته شد یک واژه را به صورت مکرر در طول آزمایش تکرار نمایند تا به نحو موثر صدای درونی شان را مسدود نمایند. این گروه نسبت به گروهی که به صدای درونی شان دسترسی داشتند، آنی تر عمل کردند. آن ها بدون پیغام های خودمحور نمی توانستند خویشتن داری یکسانی اعمال نمایند.
اَلِکسا تالِت نویسنده اصلی این مطالعه می گوید: ما همواره پیغام هایی را به خودمان می دهیم و هدف ما از این کار کنترل کردن خودمان است، خواه این پیغام ادامه دادن به دویدن باشد وقتی خسته هستیم، خواه دست از غذا کشیدن باشد وقتی هنوز تکه دیگری از کیک را می خواهیم یا عصبانی نشدن از کسی حین جر و بحث. ما می خواستیم بفهمیم آیا خودگویی با این صدای درونی واقعاً موثر است.
5. تقویت حافظه
ممکن است برایتان پیش آمده باشد که حقیقت جالبی را خوانده اید و با خود فکر نموده اید من باید آن را به خاطر بیاورم؛ بعد درست در لحظه ای که احتیاج دارید آن را به یاد آورید، به کلی از فکر تان پاک شده است. مطالعه منتشرشده ای در مجله Memory راهکار این مشکل را یافته است: آن را با صدای بلند بخوانید.
محققان چهار روشِ حفظ داده های نوشتاری را آزمایش کردند. خواندن در سکوت، خواندن با صدای بلند، گوش دادن به کسی که در حال خواندن است و گوش دادن به صدای ضبط شده خود حین خواندن. نتیجه آزمایش این بود که افرادی که داده های نوشتاری را با صدای بلند خوانده بودند بهتر از دیگران آن را به یاد آوردند.
کالین اِم. مَک لِئود رئیس دپارتمان روان شناسی در واترلو می گوید: این مطالعه تایید می نماید که یادگیری و حافظه از مشارکت فعال بهره می برد. وقتی یک معیار فعال یا یک عنصر فراوری را به واژه ای اضافه می کنیم، آن واژه در حافظه طولانی مدت واضح تر می گردد و بنابراین بهتر به یاد آورده می گردد.
تسلط یافتن بر هنر خود گویی
تحقیقات نشان داده است که فکر بین خودگویی با صدای بلند و خودگویی در فکر خودتان تمایز قائل نمی گردد. شما باید درگیر هر شکلی از خودگویی شوید که برای شما مناسب است، به شرطی که این عمل را آگاهانه و در شرایط درست انجام دهید.
سودمندترین شکل خودگویی، یا آموزشی است یا در پیوند دادن فکر و عمل موثر است. خودگویی به این شکل در اقدام برای انجام کار و در خلال هر گام به شما انگیزه می دهد. خودگویی تصادفی و نامتناسب با موقعیت چندان سودمند نیست و ممکن است نشانه ای از یک فکر غیرمتمرکز یا نوعی درد عمیق روحی باشد.
برای نمونه، اوقاتی هست که خودگویی سودمند نیست. اینکه به خودتان بگویید دست از فکر کردن بردار و بخواب همان فکری است که شما را از سرزمین خیال دور می نماید. اینکه این فرمان را با صدای بلند درست مثل یک سرود به زبان آورید، بدتر است. درست مانند هر مهارتی، برای بهره مندی از مزایای خودگویی باید بر هنر صحبت کردن با خودتان تسلط یابید.
منبع: Bigthink
مترجم: زهرا ذوالقدر
منبع: فرادید