10 نقل قول برتر فیلم های فانتزی
به گزارش مجله پیکورو، فیلم ها برخی از برترین نقل قول ها را به دنیا صادر نموده اند. برخی از این نقل قول ها الهام بخش بوده اند، برخی دیگر انتقادی، برخی عاشقانه و برخی کمیک. گاهی چیزی ناشناخته در رابطه با یک نقل قول از یک شخصیت دوست داشتنی یا داستانی مجذوب نماینده وجود دارد که برای همواره در فکر مخاطب ماندگار می گردد. در حالی که فیلم های فانتزی از نظر ماندگاری چیزی کم ندارند، برخی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی وجود دارند که هرگز از فکر مخاطبان پاک نمی شوند. فیلم های فانتزی مخاطبان خود را به واسطه جست و جو در سایر موقعیت های ممکن به واقعیت مخصوص خودشان متصل می نمایند.
تجربه این ماجراهای پرمعنا و تاثیرگذار به واسطه خطوط زیبای نوشته شده در فیلم نامه برای مخاطبان ممکن می شوند. تکرار دوباره و دوباره ایدئولوژی های برخی آثار سینمایی به صورت متنی و یا به صورت گفتاری گواهی هستند بر تاثیرگذاری و ذات ماندگار آن ها. با وجود این که برخی از این فیلم ها 10، 20 و یا 50 سال پیش ساخته شده اند، از نقل قول های آن ها هنوز استفاده می شود. برترین نقل قول های فیلم های فانتزی آن هایی هستند که مخاطبان می توانند بی وقفه آن ها را تکرار نمایند و در شرایط گوناگون از آن ها بهره ببرند و منظورخود را به طور خلاصه تر بیان نمایند.
10. هزار تو (Labyrinth)
- سال فراوری: 1986
- کارگردان: جیم هنسن
- بازیگران: دیوید بویی، جنیفر کانلی، تابی فراد، برایان هنسون
- امتیاز راتن تومیتوز: 77 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 50 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10
نوجوان بودن به معنای آن است که انسان به تدریج کشف کند چه کسی است و چه چیزی برای او ارزشمند می باشد. شخصیت اصلی فیلم هزارتو، سارا (جنیفر کانلی)، در دنیای جایگزین که جهانی است پر از جادو و گابلین ها وارد ماجراجویی ای در جهت کشف خویشتن می شود. از آن جایی که نامادری سارا همیشه او را مسئول مراقبت از برادر کوچک ترش می کند و از آن جایی که گریه برادر کوچک سارا هرگز قطع نمی شود، او خسته می شود و آرزو می کند که یک شب از برادرش دور باشد. در نهایت او برادر خود را به گابلین ها پیشنهاد می دهد. چند دقیقه بعد او ناگهان در می یابد که دلتنگ برادرش شده است.
او بلافاصله از آن چه نموده است پشیمان می شود. سارا به شهر گابلین ها می رود و از جارث (دیوید بویی)، پادشاه گابلین می خواهد که برادرش را به او پس بدهد. اگرچه جارث سارا را طلسم می کند و به او پیشنهاد هرچیزی که بخواهد را می دهد، او پیروز می شود از چنگال کنترل فکری جارث آزاد شود و در یکی از صحنه های نهایی به واسطه ادا کردن دیالوگ از آن جایی که اراده من به میزان تو قدرتمند است و سرزمینم به همان میزان بزرگ، تو هیچ قدرتی روی من نداری. که یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی است به وضوح نشان می دهد که چه کسی است و چه چیزی می خواهد. در نتیجه ماجراجویی اش، سارا یاد می گیرد که چگونه از حق خودش دفاع کند و در نهایت معلوم می شود که او واقعا برادر خود را دوست داشته است.
فیلم نامه فیلم فانتزی و موزیکال هزارتو که یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی را در خودش جای داده است، تری جونز نوشته بر اساس داستانی از دنیس لی و جیم هنسون. به گفته نیویورک تایمز این فیلم با بودجه 25 میلیون دلاری ساخته شده بود. هزارتو اگرچه در گیشه ایالات متحده آمریکا باخت و تنها 12.9 میلیون دلار فروخت، اما در بریتانیا و سایر کشورهای دیگر توانست تا مرز 34 میلیون دلار بفروشد. این فیلم توانست بعدها به کسب معروفیت ادامه دهد و امروزه تبدیل به فیلمی کالت شده است با هواداران دو آیندهشه. از این فیلم محصولات فرهنگی مختلفی اقتباس شده است؛ از بازی های ویدیویی، بازی های فکری و کتاب ها گرفته تا کتاب های کامیک. این فیلم در فهرست 80 فیلم برتر دهه 1980 میلادی که مجله امپایر منتشر کرد، توانست رتبه هفتم را به دست آورد. در مفاله ای که مجله تایم اوت به عنوان 50 فیلم فانتزی برتر منتشر کرد نیز فیلم هزارتو توانست به رتبه 26 برسد.
9. جادوگر شهر از (The Wizard of Oz)
- سال فراوری: 1939
- کارگردان: ویکتور فلمینگ
- بازیگران: جودی گارلند، فرانک مورگان، ری بولگر، جک هالی
- امتیاز راتن تومیتوز: 98 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 92 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10
تمام آن چه دوروتی گیل (جودی گارلند) در فیلم جادوگر شهراز می خواست این بود که از خانه اش دور شود. با رویا دیدن درباره این که دنیای بهتری فراتر از رنگین کمان ها وجود دارد، دوروتی در خیال خودش دنیایی بهتر را تصور کردی در جایی که هیچ چیز آن شبیه به شهری که او در آن زندگی می کرد نبود. وقتی که همسایه ای بدطینت (مارگارت همیلتون) سگ دوست داشتنی دوروتی، توتو (تری) را اذیت می کند، دوروتی به سطوح می آید و از خانه فرار می کند. اگرچه استفاده از رنگ باعث شد در آن موقع شهر جادویی از جادویی به نظر برسد و از نظر تصویری نفس گیر شود، دوروتی خیلی زود متوجه می شود که علف ها در آن سوی رنگین کمان هم سبزتر نیستند.
در از دوروتی با خطرات و نیروهای شیطانی ای روبه رو می شود که پیش از این هرگز از وجود آن ها مطلع نبوده است. او خیلی زود در می یابد که دوری از کسانی که دوستشان دارد، سرنوشتی نیست که برای خودش می خواهد. دوروتی بعد از این که برای مدتی خیلی طولانی در پی پیدا کردن راهی برای بازگشت به خانه می شود، در نهایت به جادوگر خوب، گلیندا (بیلی بورک) می رسد. گلیندا به او اطلاع می دهد که در تمام طول این مدت، دوروتی می توانسته به خانه باز شود. دوروتی اگر سه بار پاشنه هایش را به زمین بکوبد و تکرار کند: هیچ جا مثل خونه آدم نمیشه. به خانه خودش و مزرعه ی آن در شهر کانزاس باز خواهد گشت در حالی که تمام دوستان و خانواده اش به او خوش آمد می گویند.
فیلم نامه این فیلم را سه فیلم نامه نویس از روی رمان بچگانه محصول 1900 از لی. فرانک بام به نام جادوگر شگفت انگیز شهر از نوشته اند. اگرچه این فیلم توانست در گیشه به معروفیت فراوانی برسد و نظر منتقدان را هم جلب کند اما نتوانست تا بازپخش اش در سال 1949 برای ام جی ام سوددهی کند. این فیلم وقتی که برای اولین بار در تاریخ 10 آگوست 1939 در ایالات متحده آمریکا اکران شد، تنها 3 میلیون دلار فروخت و از آن جایی که بودجه آن 2.7 میلیون دلار بود، این فروش برایش پیروزیت آمیز محسوب نمی شد. این فیلم در 6 رشته نامزد اسکار شد و توانست 3 جایزه اسکار به دست آورد: از جمله اسکار برترین موسیقی، اسکار برترین ترانه و اسکار مخصوص جوانان. در فهرست موسسه فیلم آمریکا که به عنوان 100 سال 100 نقل قول منتشر شد، این نقل قول دوروتی که یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی سینما است توانست رتبه 23 را به دست آورد.
8. پیتر پن (Peter Pan)
- سال فراوری: 1953
- کارگردان: ویلفرد جکسون، کلاید جرونیمی، همیلتون لاسک
- بازیگران: بابی دریسکال، کاترین بومن، هانس کانرید، پل کالینز
- امتیاز راتن تومیتوز: 78 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 76 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10
وقتی که از کسی آدرس می پرسید از آن ها انتظار دارید تا بر اساس مکان هایی ثابت شما را هدایت نمایند. با این حال اگر در کنار پیتر پن (بابی دریسکال) باشید در می یابید که در حال پیدا کردن آدرس بر اساس ستاره ها هستید، چرا که شما دارید پرواز می کنید. انسان ها از زمان رنسانس که در آن لئوناردو داوینچی شروع به کشیدن نقشه یک هواپیما کرد و حتی پیش از آن همیشه سعی داشته اند پرواز نمایند و در نهایت معین شد تمام آن چه یک نفر برای پرواز کردن احتیاج دارد، کمی ایمان و اعتماد است و البته کمی گرد جادویی. در حالی که بچه های نازنین (کاترین بومن، پل کالینز و تامی لاسک) آماده دنبال کردن میزبانشان برای رفتن به سرزمین جادویی جزیره هیچ کجا می شوند، او به آن ها آدرس می دهد: دومین ستاره سمت راست و مستقیم تا طلوع خورشید.
یکی دیگر از ویژگی هایی که انسان ها همیشه در پی آن بوده اند و پیتر پن به آن اشاره می کند، جوانی ابدی است. کوشش برای شکست دادن زمان دلیلی است که بسیاری از اخترشناسان، داروسازان، جراحان و بسیاری از شرکت های سودآور را سر پا نگه داشته است. همراه با پری های دریایی، سارقان دریایی و توانایی پرواز کردن، پیتر پن را هنوز هم می توان یکی از الماس های ژانر فانتزی دانست. وقتی حتی برای یک لحظه این فیلم را دیدن کنید، دوباره احساس یک کودک به شما دست خواهد داد. ادامه ای با نام بازگشت به ناکجاآباد (Return To Never Land) سال 2002 برای پیتر پن ساخته شد. پیتر پن با بودجه 4 میلیون دلاری ساخته شد و در نهایت توانست بیش از 87 میلیون دلار بفروشد. داستان فانتزی و عجیب پیتر پن در زمان اکران توانست مخاطبان را به سینماها بکشاند.
بزرگ ترین دست آورد هنری پیتر پن طراحی شگفت انگیز شخصیت تینکربل بود که مارک دیویس آن را ساخت. دیویس کسی بود که به حرکات منظم و انسانی تینکر بل سر و شکل داد. دیویس توانست با هنر خود باعث شود مخاطبان از یاد ببرند که در حال دیدن کردن نقاشی های متحرک هستند. دیزنی با پیتر پن کوشش نموده بود تا حرکات و اعمال شخصیت هایش بیش از انیمیشن قبلی یعنی آلیس در سرزمین عجایب به واقعیت شبیه باشد. آن ها از شکست قبلی خود به خوبی درس گرفته بودند. قرار است طی سال های آینده یک مجموعه انیمیشنی به عنوان ادامه ای برای داستان پیتر پن از دیزنی پلاس منتشر شود.
7. جومانجی (Jumanji)
- سال فراوری: 1995
- کارگردان: جو جانستون
- بازیگران: رابین ویلیامز، بانی هانت، کیرستن دانست، برادلی پیرز
- امتیاز راتن تومیتوز: 63 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 58 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10
جایی بین وحشت و فانتزی، جومانجی داستانی هیجان انگیز را برای هرکسی که می خواهد دنیای خودش را پشت سر رها کند تعریف می کند. بسیار شبیه به جادوگر شهر از، یک شخص جوان کوشش می کند از خانه خود بعد از درگیر شدن با یک بزرگسال دور شود. بعد از گذراندن ماجراجویی هایی فراتر از وحشیانه ترین رویاهایشان، آن ها می آموزند که از خانه بودن لذت ببرند. آلن پریش (رابین ویلیانز) بعد از این که برای 26 سال در بازی جومانجی گیر افتاده است ناگهان در می یابد که تنها راه متوقف کردن نتایج متفاوت بازی، این است که او باید بازی کند. در نهایت سارا که 26 سال پیش با آلن بازی را شروع نموده بود به تیم بچه هایی که بعد از 26 سال بازی را دوباره پیدا نموده اند می پیوندد و آن ها با یک دیگر بازی را از سر می گیرند، چرا که برای بازی کردن الن و بازگشتن او به دنیای واقعی، باید نوبت به او برسد.
بعد از این که سارا از آن جایی که در پی غیب شدن آلن پریش دچار آسیب روحی شده بود، مدتی در مقابل بازی کردن جومانجی مقاومت از خودش نشان می دهد، آلن در نهایت پیروز می شود او را آرام کند و به او یادآور شود که سرنوشت همه به اشتیاق او برای بازی کردن بستگی دارد. آن ها همراه با دو بازیکن تازه، جودی (کریستن دانست) و پیتر (بردلی پیرس)، باید همه با هم کار نمایند اگر می خواهند از بازی زنده بیرون بیایند و به واقعیت خودشان باز گردند. پریش در حال راضی کردن سارا به او می گوید: 26 سال پیش ما با هم دیگه یا بازی شروع کردیم و حالا با هم قراره بشینیم و تمومش کنیم. راستی حدس بزن چی شده. نوبت توعه.
این فیلم که یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی را در خودش جای داده، اقتباسی است از کتابی بچگانه محصول 1981 از کریس ون آلزبورگ. این فیلم نخستین فیلم از مجموعه فیلم های جومانجی است. شرکت سونی برای نخستین بار در تاریخ 15 دسامبر 1995 این قیلم را منتشر کرد. اگرچه این فیلم نتوانست نظر همه منتقدان را جلب کند، اما در گیشه با پیروزیت روبه رو شد و با توجه به بودجه 65 میلیون دلاری اش توانست 263 میلیون دلار بفروشد. جومانجی دهمین فیلم پرفروش سال 1995 بود. از سال 1996 تا 1999 یک سریال تلویزیونی به همین نام از روی داستان این فیلم ساخته شد. سال ها بعد، 3 ادامه برای جومانجی ساخته شدند؛ زادورا: یک ماجرای فضایی (Zathura: A Space Adventure) محصول 2005، جومانجی: به جنگل خوش آمدید (Jumanji: Welcome to the Jungle) محصول 2017 و جومانجی: مرحله بعدی (Jumanji: The Next Level) محصول 2019.
6. برای همیشه: داستانی از سیندرلا (Ever After: A Cinderella Story)
- سال فراوری: 1998
- کارگردان: اندی تننت
- بازیگران: درو بریمور، آنجلیکا هیوستون، دوگری اسکات، مگان دادز
- امتیاز راتن تومیتوز: 91 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 66 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.1 از 10
آیا چیزی به عنوان این که سرنوشت دو آدم را برای یک دیگر ساخته باشد وجود دارد؟ این سوالی است که شاهزاده هنری (داگری اسکات) از خودش و لئوناردو داوینچی (پاتریک گادفری) می پرسد. از آن جایی که والدین او به شاهزاده اخطار داده اند، او باید برای خودش پیش از یک مرنام پایکوبی همسری انتخاب کند و یا با دختری که والدینش برایش انتخاب نموده اند یعنی شاهزاده اسپانیا ازدواج کند. هنری درگیری های فکری خود را با لئوناردو در میان می گذارد و می خواهد بداند چگونه می تواند وقتی که فرد درست را دیدار کرد به این نکته پی ببرد. هنری می خواهد بداند اگر فرد درست را از دست داد چه باید بکند. فکر هنری سرشار است از سوال هایی درباره شریک زندگی مناسبش. لئوناردو با آرامش پاسخ می دهد که اعتقاد دارد چنین چیزی که دو نفر را سرنوشت برای یک دیگر ساخته باشد، وجود دارد، اما گاهی باید به سرنوشت یاری کرد.
لئوناردو و هنری هرگر پیش بینی نمی کردند که در ارتباط با فرد مناسب هنری ممکن است چه اتفاقاتی پیش بیاید. وقتی در نهایت معین می شود زنی که شاهزاده از او خوشش آمده است یعنی دنیله (درو بریمور) یک عوام زاده است و نه یک اشراف زاده و به وسیله مادرخوانده شیطانی اش (آنجلیکا هیوستون) به مرنام پایکوبی فرستاده شده، هنری دل شکسته و سرگردان می شود. او دختر را پس می زند و به کنج تنهایی اش می رود. لئوناردو در پی هنری می شود و با او روبه رو می شود. وقتی هنری کوشش می کند تا نشان دهد برای غرور آسیب دیده اش می خواهد احساسات خود را سرکوب کند، لئوناردو مستقیما به او می گوید: اون برای تو مناسبه هنری. خوشبختانه هنری بالاخره خودش به این نکته پی می برد و فیلم با خوبی و خوشی به سرانجام می رسد.
این فیلم همان طور که از نام آن بر می آید، الهام گرفته است از قصه پریان سیندرلا از چارلز پرالت. در این فیلم عناصر فراطبیعی که همیشه در داستان های سیندرلا به چشم می خورند حذف شده اند و در عوض داستان به شکلی تاریخی-داستانی روایت می شود. این فیلم با وجود بودجه 26 میلیون دلاری خود توانست در گیشه 98 میلیون دلار بفروشد. اگرچه داستان این فیلم واقعی نیست، اما چندین چهره، واقعه و مکان تاریخی در آن به کار رفته اند. راجر ایبرت، منتقد سرشناس آمریکایی به این فیلم سه ستاره از چهار ستاره داد و آن را ستایش کرد. این فیلم برای نخستین بار در تاریخ 31 جولای 1998 در ایالات متحده آمریکا به نمایش در آمد.
5. ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King)
- سال فراوری: 2003
- کارگردان: پیتر جکسون
- بازیگران: الایجا وود، ایان مک کلن، ویگو مورتنسن، لیو تایلر
- امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 94 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 9 از 10
وقتی که افراد معمولی در شرایط غیرمعمولی قرار بگیرند، احتمالا خیلی زود اتفاقات شگفت انگیزی رخ خواهد داد و احتمالا این اتفاقات می توانند چشم ها را خیره نمایند. درست مانند یک الماس که به واسطه فشار ناگهانی شکل می گیرد، برخی از مردم حتی کسانی که نمی توان فکرش را کرد، می توانند در شرایط سخت، از جای خود بلند شوند. هابیت ها در ارباب حلقه ها: یاران حلقه (The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring)، نخستین قسمت این سه گانه، برای ساده بودن و ساکت بودن در جهت بقا پیدا کردن شناخته شده هستند، اما یک هابیت جوان به نام فرودو بگینز (الایجا وود) به سفری حماسی فرستاده می شود که خطرات زیادی برای او به وجود خواهد آورد. او ثابت می کند که به میزان خودش، قهرمانی بی مانند است.
البته این به معنای آن نیست که او همیشه احساس قهرمان بودن می کند. در یک صحنه بسیار تاثیرگذار که یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی را در خودش جای داده است، فرودو به استاد خود گندالف (ایان مک کلن) اعتراف می کند که آرزو دارد کاش هیچوقت از همان اول به این سفر بزرگ فرستاده نمی شد. گندالف فرودو را آرام می کند و به او می گوید که احساساتش قابل درک هستند. گندالف به فرودو می گوید که وقتی زمانه سخت می شود و همه چیز غیرقابل اتکا به نظر می رسد ما فقط باید تصمیم بگیریم که با زمان به جامانده چه کنیم. ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه یکی از برترین دست آوردهای سینمایی تاریخ است. این فیلم به خوبی قهرمان پروری می کند و به زیبایی جذابیت از خود گذشتگی را به تصویر می کشاند.
سومین قسمت از مجموعه فیلم های ارباب حلقه ها به آنالیز هزینه های جبران ناپذیر جنگ می پردازد؛ هزینه هایی که بیش از سایرین کسانی متحمل آن ها می شوند که کم تر از همه لایق آن هستند. به واسطه مقیاس بزرگ و عمق احساسی، ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه تبدیل به یک فیلم فانتزی ماندگار شده است که مضامین آن هیچ محدودیت زمانی ای ندارند و تا ابد می توانند آموزنده باشند. این فیلم به خوبی نشان می دهد که جنگ چه اثرات ویرانگری دارد و زندگی کردن زیر سایه پیروزی، بعد از جنگ، بدون استرس نخواهد بود؛ چرا که آسیب های روانی ناشی از جنگ تا ابد باقی خواهند ماند. این قسمت سه گانه ارباب حلقه ها با بودجه 94 میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه بیش از 1 میلیارد و صد میلیون دلار بفروشد.
4. هری پاتر و یادگاران مرگ - قسمت دوم (Harry Potter and the Deathly Hallows - Part 2)
- محصول: 2011
- کارگردان: دیوید پتس
- بازیگران: دنیل ردکلیف، اما واتسون، روپرت گرینت، هلنا بونهام کارتر
- امتیاز راتن تومیتوز: 96 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 85 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8.1 از 10
پروفسور سوروس استیپ (آلن ریکمن) شخصیتی پیچیده است و یکی از آن شخصیت هایی است که باعث می شود هواداران این مجموعه فیلم ها تا لحظه آخر فرضیاتی مختلف را درباره او در فکر خود شکل دهند. آیا او وفادار است و می توان به او اعتماد کرد؟ و یا شیطانی است و باید از او ترسید؟ اگرچه او همیشه هری پاتر (دنیل ردکلیف) را اذیت می کند و به نظر می آید در مجموع از او خوشش نمی آید، بعدتر انتخاب می کند تا از هری محافظت کند و مراقب سلامت او باشد. فقط در انتهای مجموعه فیلم های هری پاتر است که انگیزه های حقیقی این شخصیت معین می شوند و معین می شود که انگیزه های اسنیپ هیچ ربطی به هری پاتر ندارند. سوروس عاشق مادر هری، لیلی (جرالدین سامرویل) بوده است.
اگرچه برای لیلی، سوروس همیشه مانند یک دوست بود، اما اسنیپ تا آخر عمر خود به لیلی وفادار مانده بود. حتی بعد از مرگ لیلی عشق پایدار سوروس برای او باعث شده بود اسنیپ وقتی که هری وارد مدرسه ای که اسنیپ در آن درس می دهد شد، از او مراقبت کند. در یکی از صحنه های دراماتیک این فیلم که یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی را در خودش جای داده است، نیت واقعی پروفسور دامبلدور (مایکل گمبون) برای هری برملا می شود. سوروس یک طلسم پاترونوس که همان طلسم پاترونوس لیلی بود را خلق می کند. بعد از دیدن این صحنه دامبلدور از سوروس می پرسد: بعد از این همه مدت؟ و سوروس پاسخ می دهد: همیشه.
فیلم نامه این قسمت از مجموعه فیلم های هری پاتر که یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی را در خودش جای داده است، استیو کلاوز بر اساس کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ از جی. کی. رولینگ نوشته است. این فیلم برای نخستین بار در 15 جولای 2011 در ایالات متحده آمریکا و بریتانیا به طور هم زمان اکران شد. این فیلم که با بودجه 250 میلیون دلاری ساخته شده بود، در نهایت توانست بیش از 1 میلیارد و 342 میلیون دلار بفروشد و تبدیل به سومین فیلم پرفروش تاریخ و برترین فلم پرفروش سال 2011 شود. این فیلم در هشتاد و چهارمین دوره مرنام جوایز اسکار توانست در 3 رشته نامزد دریافت جایزه شود.
3. ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه (The Lord of the Rings: The Return of the King)
- سال فراوری: 2003
- کارگردان: پیتر جکسون
- بازیگران: الایجا وود، ایان مک کلن، ویگو مورتنسن، لیو تایلر
- امتیاز راتن تومیتوز: 94 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 94 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 9 از 10
چگونه می توان یک دشمن شکست ناپذیر را شکست داد؟ قهرمانان ارباب حلقه ها: بازگشت پادشاه وقتی که جادوگر-پادشاه شیطانی آنگمار (لارنس ماکوآره) آزاد شد، دچار یاس و ناامیدی فراوانی شدند. یک دشمن قدرتمند نامیرا که گفته شده است هیچ مرد جاودانه ای نمی تواند او را بکشد. حتی به نظر می رسد جادوگر قدرتمند، گندالف هم توانایی مقابله با او را ندارد و قدرتش روی او بی اثر است. درست زمانی که همه چیز از دست رفته به نطر می رسد و چیزی نمانده است که پادشاه-جادوگر به پیروزیت کامل برسد، سربازی بین او و آخرین قربانی اش ظاهر می شود و فریاد می زند: اگه بهش دست بزنی، می کشمت. بعد از مدتی جنگیدن با سرباز، پادشاه-جادوگر یادآور می شود که هیچ مردی نمی تواند او را بکشد.
در همین حال یکی از هابیت ها به نام مری (دامینیک مونان) پادشاه-جادوگر را از پشت زخمی می کند و این باعث می شود این دشمن شیطانی روی زانوهایش بیافتد. سرباز کلاه خودش را بر می دارد و هویت واقعی خود را فاش می کند. او ایووین (میراندا اوتو)، برادرزاده تئودون است. او با قدرت اعلام می کند: من مرد نیستم. سپس شیطان بزرگ را از بین می برد و تمام زمین میانه را از استبداد او آزاد می کند. قسمت سوم ارباب حلقه ها که یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی را درخودش جای داده است، می تواند هر مخاطبی را شگفت زده کند. این فیلم و هر دو قسمت پیشین آن یغنی ارباب حلقه ها: یاران حلقه و ارباب حلقه ها: داستان دو برج (The Lord of the Rings: The Two Towers) از برترین فیلم های فانتزی تاریخ سینما هستند.
2. عروس شاهزاده (The Princess Bride)
- سال فراوری: 1987
- کارگردان: راب رینر
- بازیگران: کری الویس، رابین رایت، مندی پتینکین، آندری جیانت
- امتیاز راتن تومیتوز: 98 از 100
- امتیاز متاکریتیک: 88 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 8 از 10
راه های زیادی برای گفتن دوستت دارم وجود دارند، اما شاید هیچ کدام آن ها به میزان جمله همان طور که تو بخواهی. در فیلم عروس شاهزاده به یادماندنی نباشند. وستلی (کری الویس) یک کارگر مزرعه است که عاشق دختر رئیسش، باترکاپ (رابین رایت) می شود. در حالی که او شبانه روز کوشش می کند تا دل عشق خود را به دست آورد، بدون توجه به این که خواسته او چیست، همیشه به او جواب می دهد: همان طور که تو بخواهی. همان طور که زمان پیش تر می رود، باترکاپ به احساسات خود پی می برد و در می یابد که او هم عاشق کارگر مزرعه شده است.
این جمله در جایی دیگر به شکلی متفاوت هم به کار برده می شود. در نیمه دوم فیلم زمانی که باترکاپ به وسیله رابرتز سارق دریایی ترسناک سارقیده می شود و فرصتی پیدا می کند تا خودش را آزاد کند، سارق دریایی را از یک دره پایین می اندازد و به او می گوید که بمیرد. در پاسخ به این نقل قول، سارق دریایی پاسخ می دهد: همان طور که تو بخواهی. در پی ایراد کردن همین دیالوگ که یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی است، باترکاپ در می یابد که سارق دریایی وستلی است که تغییر قیافه داده. این فیلم یک داستان فانتزی کلاسیک و عاشقانه است. نقل قول های این فیلم برای زوج هایی که توانسته اند به عشق واقعی دست پیدا نمایند معناهای فراوانی دارند.
فیلم نامه این فیلم که یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی را در خودش جای داده است به وسیله ویلیام گلدمن بر اساس کتابی از خودش نوشته شده. این فیلم هنگام اکران خود در تاریخ 25 سپتامبر 1987 توانست نظر مثبت منتقدان را جلب نماید و بلافاصله تبدیل به یکی از فیلم های پیروز گیشه شود. بودجه 16 میلیون دلاری این فیلم، بعد از فروش تبدیل به 31 میلیون دلار شد. از این فیلم که حالا با گذر زمان تبدیل به فیلمی کالت با هواداران دوآیندهشه شده است، هم به عنوان یکی از برترین فیلم های دهه 1980 میلادی یاد می شود و هم به عنوان یکی از برترین آثار کارنامه هنری راب رینر. در فهرست 100 سال 100 فیلم الهام بخش که موسسه فیلم آمریکا منتشر نمود، این فیلم توانست رتبه 88 را به دست آورد.
1. داستان بی سرانجام (The NeverEnding Story)
- سال فراوری: 1984
- کارگردان: ولفگانگ پترسن
- بازیگران: جنوآ هاتاوی، برت آلیور، تامی استروناح، موزز مورگان
- امتیاز راتن تومیتوز: 83 از 100
- امتیاز IMDb به فیلم: 7.3 از 10
داستان ها بی شک مخاطبان را تحت تاثیر قرار می دهند به خصوص اگر یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی را در خودشان جای داده باشند، اما آیا مخاطبان هم توانایی تاثیر گذاشتن بر داستان را دارند؟ هنگامی که باستین جوان (برت آلیور) کتابی را از فروشگاهی محلی می سارقد، هیچوقت انتظار ندارد که واقعا با آن درگیر شود و در آن گیر بیافتد. در حالی که او کتاب داستان بی سرانجام را می خواند، معین می شود که او به عنوان یک خواننده به شدت با جریان روایی داستان کتاب پیوند خورده است و در معین کردن سرنوشت آن، نقشی کلیدی دارد. در حالی که چیزی نمانده است تمام داستان کتاب نابود شود، امپراتور داستان کتاب (تامی استرانچ) می گوید که باستین برای نجات دادن دنیای آن ها باید نام تازهی به او بدهد.
باستین هنوز کاملا به جادو ایمان ندارد و معنقد است که نمی تواند با استفاده از تصورات خود هیچ تغییر مثبتی ایجاد کند. او می گوید: من مجبورم پاهامو روی زمین نکه دارم. در حالی که تنش بیش تر می شود، امپراتور یک بار دیگر مستقیما از او خواهش می کند: نامم را صدا بزن. باستین دست به عمل می زند، به سمت پنجره می دود و نامی که برای او انتخاب نموده است را فریاد می زند؛ فرزند ماه. داستان این فیلم فراتر از داستان امپراتور و باستین است. امپراتور نه تنها از باستین بلکه از همه مخاطبان می خواهد که بیش از نظاره گر صرف باشند و خودشان را با داستان ها درگیر نمایند تا تبدیل به عناصری فعال در دنیای فانتزی شوند.
فیلم نامه این فیلم که یکی از برترین نقل قول های فیلم های فانتزی را در خودش جای داده است، خود پترسن با همراهی هرمان ویگل بر اساس کتابی به همین نام از مایکل اند نوشته اند. در زمان اکرانش، این فیلم گران ترین فیلم غیرآمریکایی تاریخ سینما لقب گرفت و با توجه به بودجه 27 میلیون دلاری خود، توانست در نهایت 100 میلیون دلار بفروشد. این فیلم ابتدا 6 آوریل 1984 در آلمان غربی به نمایش در آمد و سپس 20 جولای 1984 در ایالات متحده آمریکا اکران شد. از قسمت دوم کتاب اند بعدها فیلمی دیگر اقتباس شد به نام داستان بی سرانجام 2: فصل بعدی (The NeverEnding Story II: The Next Chapter) محصول سال 1990 و چهار سال بعد، قسمت سومی به نام داستان بی سرانجام 3 (The NeverEnding Story III) ساخته شد که بر اساس کتاب نبود.
منبع: collider
منبع: دیجیکالا مگ