از تجربه سال های تحریم برای توسعه استفاده کنیم
به گزارش مجله پیکورو، دوران جنگ مالی است. این گزاره را همگان با هر گرایشی درباره شرایط فعلی کشوراذعان دارند،اما در گذشته بعضی تحریم ها را کاغذ پاره می دانستند که اثری بر زندگی مردم ندارند، بعضی دیگر آن را عامل رشد درون زا می دانند که ظرفیت ها و پتانسیل های بالقوه کشور را آشکار کرد، اینجاست که یک تهدید عظیم تبدیل به فرصت شد. بعضی دیگر می گویند نمی توان منکر آثار تحریم بر اقتصاد کشور شد، بویژه آنجا که به وسیله محدود کردن واردات بویژه واردات کالاهای سرمایه ای، واردات کالاهای واسطه ای با اولویت صادرات منجر به کاهش رشد مالی کشور شده است؛ در این میان آنچه اهمیت دارد عبور از تحریم هاست.
در همین ارتباط مجید رضا حریری، رئیس اتاق مشترک ایران و چین می گوید تحریم شرایط دشواری را برای فعالان مالی ایجاد نموده که نباید با روینمودهای سیاسی و شعارزده با آن برخورد کنیم. او معتقد است بهترین اقدام ما در روبروه با تحریم استفاده از تجربیات به دست آمده از این روزگار است.
برای فعالان مالی چگونه اقتصاد دوران تحریم راتفهیم می نمایند؟
زمانی تحریم از طرف شورای امنیت سازمان ملل طراحی می گردد و موقعی هم از جانب یک کشور علیه یک کشور دیگر است مثل اتفاقاتی که با روسیه و ترکیه در چند سال گذشته افتاد، اما اتفاقی که در خصوص کشور ما افتاد تقریباً شامل همه این موارد می گردد. ما توسط شورای امنیت و اتحادیه اروپا و از سال 97 توسط امریکا تحریم شدیم. وقتی تحریم توسط کشوری که یک چهارم اقتصاد دنیا را در اختیار دارد صورت بگیرد، بسیار سخت است هر چند تعدادی از دوستان معتقد هستند که این فرصت یا نعمت است. تحریم یعنی برای شما یکسری محدودیت ها ایجاد می گردد. این محدودیت ها در فضای تجارت بین المللی اقتصاد را به زحمت می اندازد و ما چند سالی است بجز زمان هایی کوتاه دچار این مشکل شده ایم. بنابراین در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که تحریم عرصه را بر فعالان مالی تنگ نموده است.
پیامدهای تحریم و آنچه درروبروه فعالان مالی با اقتصاد تحریم زده ایجاد شده، چیست؟
با استناد به شاخص های کلان مالی پیامدها را برمی شمارم. فشار تحریم بر اقتصاد ما باعث شده است که نسبت به سال 89 ارزش پول ملی بیش از 25 برابر کاهش یابد؛ اتفاقی که فعالیت فعالان مالی را مشکل می نماید. چون با مسائل حمل و نقل و بندر یا شرکت ها و بازارهایی که از آنها می توانیم کالا تأمین کنیم، روبرو می شویم و همه اینها در سطح بین الملل دچار انسداد می شوند. ما هم مانند بسیاری از کشورها عمده اقتصاد مان بر فروش نفت بوده است و تک محصولی بوده ایم. پایه اقتصاد ما بر نفت تعریف شده است و در صورت تحریم درآمدهای نفتی و ارزی با مشکل روبه رو می گردد و کاهش پیدا می نماید. کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید مردم در حوزه بازارهای داخلی زمینه رکود و تورم همزمان را ایجاد می نماید. رکود همراه با تورم اقتصاد هر کشور را می تواند از بین ببرد. نکته قابل تأمل آنکه اگر اقتصاد ما هنوز نفس می کشد ناشی از ظرفیت های مالی کشور است. در سویه دیگر موضوع با اتکا به آمار و ارقام بین المللی حکایت از آن دارد که اقتصاد ما ضعیف شده است. ما یک زمانی با جمعیتی که یک درصد از جمعیت کل دنیا را داشتیم در ده سال پیش به 36 هزار میلیارد تومان تجارتی که انجام می شد قانع نبودیم و فکر می کردیم که این میزان کافی نیست و مجموع واردات و صادراتمان بجز نفت و کالاهایی که به شکل قاچاق وارد کشور می شد سهم ایران از تجارت بین المللی بیش از 200 میلیارد دلار بود. در حالی که الان مجموع تجارت دنیای بیش از 44 هزار میلیارد دلار است اما سهم ما از این رقم به کمتر از 100 میلیارد دلار رسیده است. در واقع سهم ما روز به روز از تجارت دنیای کوچکتر می گردد و آب می رود و این بدین معناست که ما ضعیف تر می شویم.
تجربه دنیای از کشورهایی که درگیر تحریم بوده اند بیانگر چه رویکردی است؟ بعضی معتقدند تحریم می تواند منجر به شناخت پتانسیل کشورهای درگیر تحریم شده و منجر به توسعه درون زا گردد.
اقتصاد عدد و رقم و آمار است و باید جدا از شعارهای سیاسی تحلیل گردد. نمی دانم شاید در صحنه بین المللی و صحنه سیاسی برده یا باخته باشیم، من تخصصی در این زمینه ندارم و نظر نمی دهم، اما در اقتصاد بین الملل اقتصاد ما بشدت کوچک شده است و در بازارهای داخلی بر اساس آنچه که آمارهای رسمی می گویند هفت دهک یا 70 درصد از جمعیت کشور به یاری ها و حمایت های دولت و حاکمیت احتیاج دارند. یعنی در زمینه داخلی هم سفره مردم تنگ و کوچک شده است. ما در یک مقطع زمانی شرکای تجاری که 70 درصد تجارت را با آنها انجام می دادیم حدود 20 کشور بودند اما امروز بیش از 80 درصد تجارت ما اعم از صادرات و واردات با حدود هفت کشور در دنیا انجام می گردد. اگر نتوانیم مشتری های متنوعی در زمینه تجارت داشته باشیم، خطر بزرگی اقتصاد ما را تهدید می نماید.
در تاریخ روایت کشورهایی وجود دارد که تجربه تحریم های گسترده دارند مانند کوبا و کره شمالی. یا مثلاً عراق هنوز نتوانسته بعد از بیست سال اقتصاد بسامانی داشته باشد.در کل می خواهم به این نکته تأکید کنم که کشورهایی که تحریم شدند، متضرر شدند. اقتصاد ما هم به همین میزان متضرر شده است. ما آمدیم که بگوییم که اگر هم تحریم شده ایم می توانیم خودمان در داخل یکسری چیزها را بسازیم و توانستیم بر اساس فشار تحریمی از ظرفیت هایمان استفاده کنیم. همه این حرف ها درست است اما در کل آمار مالی ما نشان می دهد این امر درستی نیست و نرخ رشدمان تقریباً صفر بوده است. اقتصاد ما نسبت به یک دهه پیش رشد ننموده در حالی که که در دنیا به طور متوسط سالی سه و نیم درصد رشد می نماید.
اقتصادهایی مانند اقتصاد ما که کشوری در حال توسعه هستیم در بخش هایی مانند صنعت نفت و گاز و پتروشیمی پسرفت داشتیم و برآیند اتفاقات مثبت نبوده است. باید بتوانیم اثرات تحریمی را بر اقتصاد کمرنگ کنیم. اقتصاد ما اینقدر توانمند است که با وجود این همه تحریم هنوز به سرنوشت کوبا و کره شمالی و عراق مبتلا نشده است و این موضوع نشان می دهد ظرفیت اقتصاد ایران برای توسعه خوب است. پس اگر دوران تحریم نباشد و از تجربیات دوران تحریم در راستای توسعه استفاده کنیم و این سؤال را بپرسیم چرا هر کسی با ما دعوای نظامی دارد آن را تبدیل به دعوای مالی نموده است. همه و همه یعنی اقتصاد ما به ذات خود فاقد برنامه استراتژیک است، قبل از تحریم ها سرمایه گذاری خارجی مطلوبی نداشتیم. با صراحت می توان گفت اقتصاد ما بیمار است. اینها نقاط آسیب پذیر ماست که هیچ ارتباطی به تحریم ندارد.
بهره برداری بهینه از شرایط تحریم چگونه باید باشد؟
وقتی شما دچار یک حمله بیرونی هستید، نمی توانید زیرساخت ها را درست کنید. ما در شرایط فعلی باید بدانیم چه اتفاقی از بیرون به ما وارد می گردد و این اتفاق را باید خنثی کنیم، اما نمی توان به فکر برنامه ریزی بود. اولویت ما باید برطرف اثر تحریم بر اقتصاد باشد و بعد از آن باید زیرساخت های اقتصاد را باز تعریف بکنیم.
منبع: اتاق بازرگانی ایران